مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
عاشـقـی دربـدری دارد و بیسـامـانی گـاه ابـریست هـوای دل و گه بـارانی گرچه آرام و قرارم به نظر قرب شماست شهرهام شهره ز سرگشتگی و حیرانی من بجز کوی شما بر در دیگـر نروم دولـتـم داد به من فـیض تو را ارزانی رو به سوی حرم خسرو خوبان گـفـتم خوب یا بد تو خودت حال مرا میدانی نـیـسـتـم لایق اگـر زائـر کویت گـردم ریزهخواری ز درت نیست کم از مهمانی چه برانی چه بخوانی تو مرا از کویت نـروم بـر در دیگـر به هـمـین آسانـی روز اول به هـوای حرمت جـلـد شدم مـیپـرم گـرد شـمـا تـا نـفـس پـایـانـی حـرمت ملجاء درماندگی ماست رضا با تو مـا را نـبـود واهـمـه از ویـرانی هم غریب الغـربایی و مـعـین الضعـفا هـم عـلاج غـم و بـیـماری بیدرمانی خـادمـان حـرمت از در تو مـییـابـنـد فـرّ شـاهـنـشـهـی و مرتـبـۀ سـلـطـانی آنکه شد عارف بالله شما را در طوس یافت در بحـر ولا مرتـبـهای عـرفانی |